مرتضی واشقانی فراهانی

یافته های من در دنیای مجازی

مرتضی واشقانی فراهانی

یافته های من در دنیای مجازی

شعر زیبا

سلام 

چند روز پیش یکی از دوستان قطعه شعری برایم فرستاد که متاسفانه ننوشته شاعرش کیه ! 

 

بد نیست شما هم بخونید . 

 

خدا کنه صاحب شعر راضی باشه. 

 

شب آرامی بود

می روم در ایوان، تا بپرسم از خود

زندگی یعنی چه؟

مادرم سینی چایی در دست

گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من

خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا

لب پاشویه نشست

پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد

شعر زیبایی خواند ، و مرا برد،  به آرامش زیبای یقین

با خودم می گفتم  :

زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست

زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست

رود دنیا جاریست

زندگی ، آبتنی کردن در این رود است

وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم

دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟

هیچ!!!

زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند

شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری

شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت

زندگی درک همین اکنون است

زندگی شوق رسیدن به همان

فردایی است، که نخواهد آمد

تو نه در دیروزی، و نه در فردایی

ظرف امروز، پر از بودن توست

شاید این خنده که امروز، دریغش کردی

آخرین فرصت همراهی با، امید است

زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک

به جا می ماند

زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه برگ

زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود

زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر

زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ

زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق

زندگی، فهم نفهمیدن هاست

زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود

تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست

آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

فرصت بازی این پنجره را دریابیم

در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم

پرده از ساحت دل برگیریم

رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم

زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است

وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست

زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند

چای مادر، که مرا گرم نمود

نان خواهر، که به ماهی ها داد

زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم

زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت

زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست

لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست

من دلم می خواهد

قدر این خاطره را دریابیم.

نظرات 4 + ارسال نظر
احسان پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:02

جالب بود شاید قصه مردم ما باشد!
که تا آخرین لحظه ها نمی توانند به خواستههایشان برسند
شاید هم نمی داندد چه می خواهند!

مینا واشقانی چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 13:48 http://my--immortal.blogfa.com/

سلام . حال شما ؟ خوبین ؟
من مینا واشقانی فراهانی هستم . خیلی خوشحالم که چنین وبلاگ خوب و پر محتوایی دارین .
موفق باشید

http://my--immortal.blogfa.com/

کاظم اسدی پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:49 http://kazemasadi.blogsky.com

سلام مهندس...خوبی؟ خیلی وقته آپدیت نکردی؟ اینقد گرفتاری؟؟؟؟ایشاله که هر جا هستی خوش و خرم باشی .....

دکتر جان سلام
انشاالله از تیر ماه دوباره شرع می کنم ، با مطالب کمی تخصصی تر

بهار چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 14:14 http://ye-khatere-az-farda.blogfa.com

سلام این شعر متعلق به سهراب سپهری هست...

از راهنمایی شما ممنونم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد