با سلام
امروز سه شنبه پیکر عموی گرامیم استاد فتحعلی واشقانی فراهانی در زادگاهش روستای واشقان از توابع فراهان استان مرکزی به خاک سپرده شد.
استاد فتحعلی واشقانی در سن 83 سالگی و در اثر بیماری سرطان درگذشت. در سال 1309 در قریه واشقان از توابع فراهان اراک در خانواده ای کشاورز چشم به جهان گشود.
وی در مکتب خانه علاوه بر فراگیری قرآن کریم و آموزه های دینی و اخلاقی آن روز به تمرین خوشنویسی پرداخت. استاد نخستین سرمشق را بر لوح چوبین با عبارت "اول کارها به نام خدا" تعلیم کرد.سپس در سال 1337 نزد شادروان استاد حسین میرخانی در کلاسهای آزاد خوشنویسی به فراگیری خط نستعلیق مشغول شد.
"واشقانی" در سال 1345 به عنوان مدرس خط نستعلیق در کلاسهای انجمن خوشنویسان به تعلیم هنر پرداخت و در سال1358 به مقام استادی خوشنویسی دست یافت و پس از انقلاب از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به کسب درجه یک هنری نایل گردید." واشقانی" ضمن برگزاری کلاسهای آموزشی ، به تاسیس انجمنهای خوشنویسان در شهرهای مختلف کشور (استان مرکزی) اراک، تفرش، آشتیان، ساوه، مامونیه، دلیجان، محلات، خمین، شازند، کمیجان، (استان فارس)لار و...اهتمام ورزید.
استاد در سال 1371 به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران جهت اشاعه هنر خوشنویسی به کشور یمن رفت و سال 75 نیز به همین منظور به کشور جمهوری آذربایجان سفر کرد.
صلابت در عین سادگی ، و استواری در عین ظرافت از ویژگیهای ممتاز خط استاد است. برپایی نمایشگاههای داخل و خارج از کشور و تربیت خوشنویسان بیشمار در طول سالهای متمادی از دیگر فعالیت های استاد است.
از مجموعه آثار ارزشمند وی میتوان به کتابهای مانایی چون کلک مشکین 1و2، آیت مهر ، چشمه خورشید، ترجمه کامل قرآن مجید، جلی قلم، دیوان حافظ شیرازی و مشق مشکین اشاره کرد. خانه صنایع دستی و نگارخانه مهمی درشهر اراک به نام استاد "فتحعلی واشقانی فراهانی " نامگذاری شده است.
سلام
دوستانی که به کار بندری و گمرکی علاقه دارند و بدنبال کار نیمه وقت می باشند و حتماً ساکن یکی از بنادر در جنوب کشور هستند دعوت می شود با اینجانب تماس بگیرند
فعلاً فقط در حد برنامه ریزی و تکمیل بانک اطلاعاتی متقاضیان هستیم.
تماس از طریق لینک نظرات،صندوق پستی یا ایمیل
mvfarahani@hotmail.com
حتماً رزومه و ایمیلی از خودتان برایم بفرستید.
چند جمله در خصوص کارمند
کارمند موجودی است گوش به زنگ که مدام مال دیگران را می شمارد
دایم به فکر کار دوم است اما چه کاری مشخص نیست
از غذا همیشه ناراضی است
جملاتش شرطی بوده و معمولا با: اگر من اینطور بودم، اگر اینجوری بود، اگر مجرد بودم و اگر.... شروع میگردد ولی به هیچ چیز مثبت قابل لمسی ختم نمیشود
همیشه دوستان و فامیلی دارد که موفق و پولدار شدهاند. حسرت گذشته را میخورد که چرا زمین و ملک و طلا نخریده. (بعد از هر افزایش ناگهانی یادش میافتد)
زندگی اش یکنواخت شده، روزها به دیگران شب بخیر و شبها، روز بخیر می گوید
بازنده هر معامله خارج از محل کار خود است. (هارت و هورتش مال همکاران و ارباب رجوع هایش است)
خودش برای ساختن آینده اش کاری نمی کند و همیشه منتظر معجزه است
برای سلامتیش خیلی احتیاط می کند امّا همیشه شکم دارد، کمر درد دارد و کچل می شود
همیشه در حال وام گرفتن و ضامن پیدا کردن است
هنوز کلاس زبان می رود
دنبال کندن از شرکت است و حتی به کوچک ترین چیز هم رحم نمی کند
هی می خواهد از مملکتش برود ولی هی شرایط سخت تر میشود
در طول روز یا در حال گوش دادن به شایعه ها یا شایعه پراکنی است
معلوم نیست در زندگی در چه چیزی استعداد دارد و یا علاقه مند چیست (بسته به شرایط و جو حاکم، علایق و استعدادش در حال تغییر است)
شرکتش را غیر قابل اصلاح می داند، خودش را نیز اصلاح نمی کند
همیشه می گوید اگه فلان خونه، ماشین و x تومان پول داشته باشم دیگر کار نمی کنم ولی تا لحظه مرگ کار می کند
هر زمانی که به کارمند مراجعه کنی میخواهد تا آخر سال (همان سالی که به او مراجعه کردی) از شرکت برود و تو و همه آدمهای ذلیل را به حال خودشان بسپارد
در هر ماه یک هفته احساس پوچی به او دست می دهد
تمام همّ و غمش اینست که چرا از تواناییها و استعدادش استفاده نمیشود
تمام تعطیلات رسمی و غیر رسمی سال جاری و سال آینده را از حفظ است
فکر میکند با هر چای سبز کیسهای که میخورد چه خدمتی به سلامتی بدنش میکند
سلام
این عکس که بیشتر شبیه سرزمین عجایب آلیسه ، واقعیت داره ، این عکس رو یک عکاس زن آلمانی گرفته ،این عکاس میگه وقتی منظره رودیدم واقعاً فکر کردم در سرزمین عجایب هستم دریایی از گل زرد که میلیونها زنبور در آن عسل سازی می کنند البته خیلی هوای خوبی ندارد و در بیشتر مواقع مه آلوده ولی زندگی در این دریای زرد خیلی زیباست . تا یادم نرفته بگم این منطقه در چین واقع شده است .
من هوش ِ خاصی ندارم، فقط شدیدا کنجکاوم.
سعی نکنید موفق شوید، بلکه سعی کنید با ارزش شوید.
سلام
چند روز پیش یکی از دوستان قطعه شعری برایم فرستاد که متاسفانه ننوشته شاعرش کیه !
بد نیست شما هم بخونید .
خدا کنه صاحب شعر راضی باشه.
شب آرامی بود
می روم در ایوان، تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من
خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند ، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
با خودم می گفتم :
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
هیچ!!!
زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماند
زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم.
سلام
من هم در خصوص کاهش وزن تحقیق کردم ،خوردن همیشه بهتراز نخوردنه!!!!
بد نیست نتایجش رو خودتون بخونید:
اضافه وزن همواره معضلی برای بسیاری از مردم بوده است. راه های زیادی برای کاهش وزن وجود دارد، اما اگر بدانید بدون کم کردن مقدار وعده های غذایی هم می توانید با سرعت و راحتی بیشتری، به کاهش وزن خود کمک کنید، مطمئناً دیگر گرسنگیهای بی مورد را تحمل نمی کنید. در ادامه مطلب غذاها و سبزیجات خوشمزه و خوش رنگی را به شما معرفی می کنیم تا بدون محدودیت در خوردن و نگرانی از افزایش وزن، آنها را جایگزین غذاهای دیگر نمایید.
ماست
ماست از غنی ترین محصولاتی است که از لبنیات به دست می آید. این محصول سبک سرشار از کلسیم است که همین مورد باعث می شود علاوه بر جذب سریع منجر به کاهش سرعت در اضافه وزن می شود.
تخم مرغ
اگر به فکر یه صبحانه ی سبک و چربی سوز هستید، بهتر است به جای خوردن پنکیک، تخم مرغ بخورید. طبق مطالعات انجام شده خوردن تخم مرغ به هنگام صبحانه منجر به گرسنگی دیر هنگام می شود و زمان بین صبحانه و وعده های بعدی را افزایش می دهد.
پسته
ممکن است تصور کنید که تنقلات عامل چاقی هستند، اما پسته از این قاعده مستثناست. البته اکثر آجیل ها، همانند پسته مقادیر زیادی فیبر و پروتئین ها سیرکننده دارد، که در علاوه بر تامین نیازهای بدن، منجر به کم اشتهایی می شود.
گریپ فروت
در میان تمامی خوردنیها، گریپ فروت یکی از مشهورترین میوه هایی است که منجر کاهش وزن میشود. البته تاثیر این میوه بر روی کم کردن وزن، در تحقیقات علمی هم به اثبات رسیده است. افرادی که وعده غذایی خود را با نیمی از یک گریپ فروت شروع میکنند، به مراتب بهتر و بیشتر از سایرین وزن کم میکنند.
آووکادو
این میوه که طعمی شبیه سرشیر دارد، میتواند همانند یک کمربند لاغری دور کمر شما را کوچک کند. تحقیقات ثابت کرده که این میوه حاوی یک چربی اشباع نشده است که منجر به ترشح هورمونی به نام لپتین در بدن میشود. به هنگام ترشح این هورمون، مغز تصور میکند که شما سیر شدهاید و بنابراین از غذا خوردن دست میکشید.
قارچ
قارچ، جایگزینی مناسب، خوشمزه و کمکالری برای گوشت است که میتواند تاثیر شایانی در کاهش وزن شما داشته باشد. در صورتی که بتوانید این غذا را در وعدههای غذایی خود جایگزین گوشت نمایید، تقریباً در هر وعده غذایی حدود ۴۲۰ کالری اضافه را از بدن خود دور نگه داشتهاید.
روغن زیتون
استفاده از روغن زیتون در هنگام پخت برخی غذاها و آماده کردن سالادها، موثر در کم کردن وزن است. در روغن زیتون یک ترکیب اشباع نشده به نام اولئیک اسید وجود دارد که در صورتی که به همراه غذا خورده شود، طی یک عملیات پیچیدهی شیمیایی، مغز شما را همانند آووکادو فریب میدهد. نهایتاً شما تصور میکنید که سیر شدهاید و غذا خوردن را متوقف میکنید.
غلات سبوسدار
برای مبارزه با شکم برآمدهی خود آمادهاید؟ پس از این به بعد خوردن غلات معمولی را متوقف کرده و غلات سبوس دار را به جای آنها استفاده کنید. تحقیقات نشان داده خوردن غلات سبوس دار در کاهش سریع وزن بسیار تاثیر گذار عمل میکند. برنج، جو ی خرد شده، انواع حبوبات و غلات به همراه سبوس، نان گندم و حتی ماکارونی از جمله مواردی هستند که در این دسته قرار میگیرند.
فلفل قرمز
اضافه کردن مقداری فلفل، نه تنها طعم غذای شما را بهبود میبخشد، بلکه منجر به تاثیر در عادت تغذیه و کاهش وزن شما نیز میشود. مقداری فلفل هندی و یا فلفل قرمز میتواند در انجام این امر موثر باشد. فلفلهای قرمز مادهای به نام کپسایسین را شامل میشوند که باعث کم اشتهایی و همچنین خوردن غذای کمتر میگردند. خوردن فلفل شیرین نیز میتواند تا حدی به این امر کمک کند.
باقلا
باقلا سرشار از پروتئین و فلاونوئیدها است. در یک دوره مطالعاتی چهارده ساله مشخص شده که این دانههای سبز رنگ٬ آنتیاکسیدانی خاص در خود دارند که مانع از تجمع چربی و در نهایت اضافه وزن میشوند.
برنج به همراه سبزیجات
برخی سبزیجات همانند کلم بروکلی، هویج، کلمپیچ و … که حاوی مقادیر بالای فیبر هستند، مشخصاً منجر به کاهش جذب کالری اضافی برنج میشوند. اما این همهی ماجرا نیست. بر طبق تحقیقات، اضافه کردن سبزیجات به برنج، منجر به تسهیل و تسریع تخلیهی معده میشود. در نهایت، شما مدت زمان بیشتری احساس سیری میکنید. در یک مطالعه مشخص شده، افرادی که به هنگام نهار، به همراه برنج خود، سبزیجات بیشتری مصرف کردهاند، به هنگام شام، اشتهای کمتری داشته و کمتر غذا میخورند.
سلام
همه خانوما می دونن آقایون چقدر در بیرون از خونه زحمت می کشند !!!بخاطر همین همیشه خونه رو برای اونا با صفا و پر محبت نگه می دارن!!!
آقایون هم میدونن خانوما چقدر نازند و تو خونه خسته می شن برای همین توصیه می کنم پاور پوینت زیر رو دانلود کنید و با دقت بخونید هم برای آقایون و هم برای خانومای محترم جالب و تامل بر انگیزه .
لینک دانلود پاور پوینت.
آموخته ام که با پول می شود
خانه خرید ولی آشیانه نه،
رختخواب خرید ولی خواب نه،
ساعت خرید ولی زمان نه،
می توان مقام خرید ولی احترام نه،
می توان کتاب خرید ولی دانش نه،
دارو خرید ولی سلامتی نه،
خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ،
می توان قلب خرید، ولی عشق را نه
آموخته ام که... تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت
آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم
آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم
آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی
آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد
آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند
آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم
آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد
آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان
آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد
آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم
آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
آموخته ام ... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد
دوستان مطلب زیر را بدقت بخوانید و تامل کنید شاید صحیح باشد . انشاالله برای کسی اتفاق رخ ندهد ول یفکر کنم در صورت حادثه ارزش امتحان کردن را دارد .
پدر من بر اثر سکته فلج شد و سپس مرد. کاش من چیزی در باره این نوع کمک های اولیه می دانستم . هنگامی که حمله صورت می گیرد مویرگها به تدریج در مغز پاره می شوند.
هنگامی که سکته اتفاق می افتد، آرامش خود را حفظ کنید. مهم نیست قربانی کجاست . او را حرکت ندهید چون مویرگهایش پاره خواهند شد. برای جلوگیری از سقوط قربانی ، کمکش کنید تا بنشیند
1- سوزن یا سنجاق را روی آتش استریل کنید بعد با آن سر هر 10 انگشت مریض را خراش دهید.
2- این طب سوزنی نیست فقط یک خراش یک میلی متری است روی سر انگشتان.
3- خراش بدهید تا خون خارج شود.
4- اگر خون خارج نشد، با انگشت خودتان سر انگشت مریض را فشار دهید.
5- وقتی از هر 10 انگشت خون خارج شد چند دقیقه صبر کنید تا بیمار هشیاری خود را باز یابد.
6- اگر دهان قربانی کج شد لاله گوشهایش را آنقدر بکشید تا سرخ شوند.
7- بعد هر لاله گوش را دو بار بخراشید تا از هر کدام دو قطره خون خارج شود.
بعد از چند دقیقه قربانی باید هشیاری خود را بدست بیاورد. منتظر بمانید تا بیمار دوباره وضعیت طبیعی خود را بدون هر گونه علامت غیر عادی به دست بیاورد. سپس او را به بیمارستان برسانید. حرکت سریع آمبولانس در راه بیمارستان و افتادن در دست اندازها با عث پارگی مویرگها می شود.
من در باره نجات زندگی با حجامت از یک دکتر سنتی چینی به نام "ها بو تینگ" که در سون جیوک زندگی می کند آموختم. به علاوه من در این زمینه تجربه عملی دارم. پس می توانم بگویم که این روش صد در صد موثر است.
در سال 1979 من در کالج "فور گاپ " در " تای چونگ" تدریس می کردم . یک روز بعد از ظهر مشغول تدریس بودم که ناگهان یک معلم دیگر نفس نفس زنان وارد کلاس شد و گفت : " خانم لیو عجله کن بیا ، سوپروایزر ما سکته کرده است." من فورا به طبقه سوم رفتم و دیدم آقای "چن فو تی ین" سوپروایزر ما همه علائم سکته را دارد: رنگ پریدگی، اختلال در تکلم و کج شدن دهان.
فوراً ا ز یکی از دانشجویان خواستم تا از داروخانه بیرون مدرسه یک سرنگ بخرد تا با آن سر انگشتان آقای چن را خراش بدهم. وقتی ازهمه ده انگشتش قطرات خون ( اندازه یک نخود) خارج شد، رنگ به چهره آقای چن و روح به چشمانش بازگشت . ولی دهانش هنوز کج مانده بود. پس گوشهایش را کشیدم تا پر ا ز خون شدند وقتی کاملا سرخ شدند، لاله گوش راستش را دو بارخراش دادم تا دو قطره خون خارج شود. وقتی از هرلاله گوشش دو قطره خون خارج شد ، یک معجزه رخ داد. در عرض 3-5 دقیقه شکل دهانش به حالت طبیعی خود برگشت و تکلمش هم روان و واضح شد. او را گذاشتیم تا یک مدت استراحت کند و یک فنجان چای داغ هم دادیم بعد کمکش کردیم تا از پله ها پایین برود. او را به بیمارستان "ویوا" رساندیم. یک شب در بیمارستان بستری شد و روز بعد برای تدریس به مدرسه بازگشت . همه چیز به حالت نرمال در آمد.
به طور معمول قربانیان سکته از پارگی جبران ناپذیر مویرگها در راه بیمارستان رنج می برند. در نتیجه این گونه بیماران هرگز بهبود نمی یابند .
بنابراین ، سکته دومین علت مرگ است. اگر کسی خوش شانس باشد، زنده می ماند ولی ممکن است تا آخر عمر فلج بماند. این اتفاق وحشتناکی است که در زندگی می تواند رخ دهد.
اگر همه ما این روش را به خاطر داشته باشیم و به سرعت پروسه نجات زندگی را شروع کنیم قربانیان دوباره احیا شده و صد در صد حالت عادی خود را به دست خواهند آورد.
دوستان توی وبگردی امروز یک سری عکس برخورد کردم .
بنظرم بهشته !!!
بنظر شما چیه؟
لینک دانلود عکسهای زیبای بهشتی!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
واقعیت اینکه عکسها از زیباترین استخرهای کره خاکی خودمونه که برای جذب توریست درست شده !!!
جملاتی که به دکتر سید محمود حسابی نسبت داده شده است:
بازی روزگار را نمی فهمم! من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند ، این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.
همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.
انسان عاشق زیبایی نمی شود. بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!
انسان های بزرگ دو دل دارند: دلی که درد می کشد و پنهان است ، دلی که میخندد و آشکار است.
همه دوست دارند که به بهشت بروند، ولی کسی دوست ندارد که بمیرد .
عشق مانند نواختن پیانو است. ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری، سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.
دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.
اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود. عشق در لحظه پدید می آید. دوست داشتن در امتداد زمان. و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است. راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود.
برگرفته از رایانامه مهندس مجتبی فراهانی
بیشتر دردها دلیل وجود سرطان نیستند. دردهایی که مداوم هستند و به دلایل نامشخص ایجاد میشوند حتما باید تحت بررسی قرار گیرند.در این شرایط پزشک سابقه خانوادگی شما را بدقت بررسی میکند و براساس آن اطلاعات تصمیم بگیرد که چه آزمایشاتی برای شما لازمتر است. در این میان برخی معتقدند سرطان بیماریای است که بیشتر در افراد سالخورده ایجاد میشود. هرچند بیشتر وقتها حق با آنهاست، اما خیلی از افراد جوان هم به سرطان مبتلا میشوند. تحقیقات و مطالعات نشان میدهد خانمها در مقابل چکاپهای منظم و آزمایشات سرطان نسبت به آقایان حساستر و مراقبتر هستند.آنها معمولا خیلی بیشتر هم نسبت به نشانههای بیماری نگران میشوند. اما همیشه هم اینطور نیست. برای مثال خانمهای جوانتر خیلی از علائمی را که میتواند نشانه سرطان باشد، نادیده میگیرند. البته خیلی از خانمها از آقایان هم در انکار بیماری ماهرتر هستند. اینها کسانی هستند که عمدا علائم و نشانههای سرطان را نادیده میگیرند.البته همیشه هم مساله انکار بیماری نیست. در بعضیها یک باور فرهنگی وجود دارد که تصور میکنند سرطان بیماری لاعلاج است به همین خاطر لزومی نمیبینند که برای درمان مراجعه کنند، در حالی که حرف زدن در مورد مسائل نگرانکننده نباید باعث واکنش منفی از سوی افراد شود.نباید این حس به افراد القا شود که باید به دنبال هر نشانه کوچکی باشند. به همین دلیل در ادامه ۱۵ مورد از متداولترین علائم سرطان که باید حتما جدی گرفته شوند را برایتان معرفی میکنیم که دیگر هر مشکل کوچکی باعث نگرانی شما نشود.
کاهش وزن بدون دلیل: خیلی از خانمها بدشان نمیآید که بدون هیچ سعی و تلاش وزنشان را پایین بیاورند. اما کاهش وزن بیدلیل (مثلا ۵ کیلو در ماه بدون بالا بردن فعالیت بدنی یا رژیم غذایی) حتما باید مورد چکاپ قرار گیرد. کاهش وزن بیدلیل نشانه سرطان است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. همچنین میتواند نشانه مشکل دیگری مثل پرکاری تیروئید نیز باشد. پزشکتان باید آزمایشاتی برای چک کردن وضعیت تیروئیدتان انجام داده و سیتیاسکنی از بقیه اندامهای بدن هم تهیه کند. پزشک باید تکتک احتمالات را بررسی کند.
نفخ کردن: نفخ کردن میتواند یکی دیگر از علائم سرطان باشد که خیلی از خانمها به آن مبتلا هستند و البته میتواند نشانه سرطان تخمدان باشد. سایر علائم سرطان تخمدان عبارتند ازدرد شکم یا لگن، احساس سیری زودرس (حتی وقتی هیچ غذایی نخوردهاید) و مشکلات ادرار. اگر این نفخ کردن هر روز برای فرد اتفاق بیفتد و برای چند هفته فرد را آزار دهد، حتما باید با پزشکتان مشورت کنید. در این شرایط پزشک آزمایش خون، سیتیاسکن و سایر آزمایشات لازم را برای شما انجام میدهد.
تغییرات در سینه: بیشتر خانمها سعی میکنند سینههای خود را از نظر احتمال وجود غده بررسی کنند. اما این تنها نشانه برای سرطان سینه نیست. قرمز و ضخیم شدن پوست سینه میتواند یک نشانه نادر و شدید سرطان سینه باشد، در ضمن سرطان سینه التهابی هم باید مورد آزمایش قرار گیرد. اگر جوش یا دانهای روی پوست سینهتان مشاهده کردید که بیشتر از یک هفته دوام پیدا کرد، حتما باید به پزشک مراجعه کنید. همچنین اگر ظاهر نوک سینههایتان تغییر کرد یا ترشحاتی غیرعادی مشاهده کردید، به پزشک مراجعه کنید. در واقع تغییر در وضعیت ظاهر سینهها، نشانه بسیار نگران کنندهای است.
خونریزی غیرعادی: خانمهایی که هنوز به یائسگی نرسیدهاند خیلیوقتها به خونریزیهای زودتر از زمان عادت ماهیانه بیتوجهی میکنند. اما خونریزی بین زمان عادت ماهیانه بخصوص وقتی عادت ماهیانه منظم است، نیاز به آزمایش و بررسی دارد. خونریزی بعد از رسیدن به یائسگی میتواند نشانه سرطان رحم باشد، بنابراین پزشک باید بدقت سابقه خانوادگی شما را بررسی و برحسب زمان خونریزی و سایر علائم، آزمایش فراصوت یا بیوپسی برایتان تجویز کند.
تغییرات پوستی: خیلی از ما خالهایمان را بدقت بررسی میکنیم، چرا که میدانیم هر نوع تغییر در تعداد و اندازه آنها میتواند یکی از نشانههای سرطان پوست باشد. اما باید تغییر در رنگدانه پوست را هم جدی بگیریم. همچنین اگر یکدفعه دچار خونریزی یا ورقه ورقه شدن پوست شدید حتما باید به پزشک متخصص نشان دهید.
بروز مشکل در بلع: اگر در قورت دادن مشکل دارید، احتمالا رژیم غذاییتان را تغییر دادهاید. پس جویدن چندان برایتان دشوار نیست. احتمالا بیشتر از سوپ، غذاهای مایع یا محلولهای پروتئینی استفاده میکنید. اما این مشکل در قورت دادن میتواند نشانه سرطان gi باشد مثل مری. پزشکتان باید بدقت سابقه خانوادگی شما را بررسی کرده و آزمایشاتی مثل رادیولوژی سینه یا تست gi انجام دهد.
وجود خون در مدفوع: اگر در ادرار یا مدفوعتان خون مشاهده کردید به هیچ وجه تصور نکنید که حتما از بواسیر باشد، بلکه میتواند نشانه سرطان روده باشد. پزشک باید سوالاتی از شما بپرسد و آزمایشاتی مثل کلونوسکوپی برایتان انجام دهد. همچنین بالا آوردن خون موقع سرفه کردن هم باید بدقت بررسی شود. البته اگر این اتفاق یکبار بیفتد ممکن است خطر جدی نباشد اما در صورت تکرار حتما باید به پزشک مراجعه کنید.
درد شکم و افسردگی: خانمهایی که دچار درد در ناحیه شکم و احساس افسردگی به طور همزمان میشوند نیاز به چکاپ دارند. برخی محققان رابطه بین افسردگی و سرطان لوزالمعده را پیدا کردهاند که هنوز چندان شناخته شده نیست.
سوءهاضمه: بیشتر خانمهایی که حاملگی را تجربه کردهاند انواع و اقسام مشکلات گوارشی که با بالا رفتن وزن برایشان اتفاق افتاده بود را به خاطر دارند. اما بروز مشکلات گوارشی و سوءهاضمه بدون هیچ دلیل مشخص میتواند خطرناک و نشانه زودهنگام سرطان مری، معده یا گلو باشد. بنابراین پزشک باید سابقه خانوادگی شما را بدقت بررسی کند و قبل از انتخاب آزمایشات لازم برای شما، سوالاتی در مورد سوءهاضمهتان بپرسد.
عفونت دهانی: همه افراد بخصوص سیگاریها باید بدقت مراقب لکههای سفیدی که درون دهان یا روی زبانشان ایجاد میشوند، باشند. بیشتر این لکهها میتوانند نشانههای اولیه نوعی از سرطان باشند که میتوانند منجر به سرطان دهان شود. از دندانپزشک یا پزشکتان بخواهید بدقت وضعیت را بررسی کنند و درمورد درمان آن تصمیم بگیرند.
درد: با بالا رفتن سن، شکایت افراد از درد بیشتر میشود، اما درد میتواند نشانه زودرسی از برخی سرطانها هم باشد، گرچه بیشتر دردها دلیل وجود سرطان نیست. دردهایی که مداوم هستند و به دلایل نامشخص ایجاد میشوند حتما باید مورد بررسی قرار گیرند. پزشکتان باید سابقه خانوادگی شما را بدقت بررسی کرده و براساس آن اطلاعات تصمیم بگیرد که چه آزمایشاتی برای شما لازمتر است.
تغییر در گرههای لنفاوی: اگر غده یا برآمدگی روی گرههای لنفاوی خود در زیربغل یا گردنتان مشاهده کردید، لازم است با دقت علت ایجاد آن بررسی شود. اگر یکی از گرههای لنفاویتان بتدریج بزرگتر میشوند حتما باید به پزشک مراجعه کنید. در این شرایط پزشک شما را معاینه خواهد کرد و دلیل بزرگ شدن غده لنفی را بررسی خواهد کرد. همچنین ممکن است برایتان نمونهبرداری از خون (بیوپسی) انجام دهد.
تب: اگر افزایش حرارت بدن و بروز تب در شما به دلیل آنفلوآنزا یا سایر بیماریها نیست، ممکن است در صورت تداوم نشانهای از سرطان باشد. تب معمولا زمانی که سرطان از نقطه اصلی خود گسترش پیدا کرده باشد اتفاق میافتد، اما میتواند نشانه سرطان خون هم باشد. سایر نشانههای سرطان عبارتند از زرد شدن پوست بدن یا تغییر در رنگ مدفوع. پزشک باید شما را تحت معاینه دقیق فیزیکی قرار دهد و سابقه دارویی شما را بدقت بررسی کند و سپس آزمایشاتی مثل رادیولوژی، سیتیاسکن، امآرآی و سایر آزمایشات را برایتان انجام دهد.
خستگی: خستگی نیز یکی دیگر از علائم مبهم سرطان است. این مشکل میتواند بعد از پیشرفت سرطان اتفاق بیفتد، اما ممکن است ابتدای سرطانهایی مثل لوکمی (سرطان خون) یا برخی سرطانهای روده هم ایجاد شود.
سرفه مداوم: سرفه معمولا با سرماخوردگی، آنفلوآنزا و حساسیتها همراه است و همچنین میتواند یکی از عوارض جانبی برخی داروها نیز به حساب آید. اما سرفههای مداوم سرفههایی که بیش از ۳ تا ۴ هفته به طول انجامد به هیچ وجه نباید نادیده گرفته شوند. در این شرایط پزشکتان باید سابقه خانوادگی شما را بدقت بررسی کند، وضعیت گلو و ریههایتان را معاینه کرده و آزمایشاتی مثل رادیولوژی برایتان انجام دهد.
:: توصیههای ضدِ سرطانی ::
سیگار را ترک کنید: کشیدن سیگار نه تنها میتواند احتمال ابتلا به سرطان ریه را افزایش دهد، بلکه سبب ابتلا به سرطان دهان، کلیه و پانکراس (لوزالمعده) نیز میشود. بنابر این اگر آماده نیستید که سیگار را برای همیشه ترک کنید، حداقل میزان مصرف خود را کاهش دهید تا خطر ابتلا به انواع سرطانها کاهش یابد.
مصرف غلات را افزایش دهید: مصرف ۲ واحد یا بیشتر غلات غنی و کامل در طول روز میتواند تا ۴۰ درصد احتمال ابتلا به سرطان پانکراس و ۵۰درصد احتمال ابتلا به سرطان پستان را کاهش دهد. بررسیها همچنین حاکی از این موضوع است که فیبر موجود در غلات میتواند از شما دربرابر ابتلا به سرطان کولورکتال حفاظت کند.
وزنتان را پایین بیاورید: ثابت شده که بین اضافه وزن و ابتلا به ۶ نوع سرطان متفاوت از جمله سرطان سینه و کولون (روده) رابطه نزدیکی وجود دارد. در ضمن جالب است بدانید افراد چاقی که به سرطان مبتلا میشوند، کمتر از سایرین به درمانها جواب میدهند.
ورزش کنید: ورزش کردن نه تنها به کنترل وزن، بلکه به پیشگیری از ابتلا به انواع سرطانها هم کمک میکند، حتی تا حدی میتواند برای افرادی که نمیتوانند سیگارشان را ترک کنند هم مفید باشد.
مصرف آنتیاکسیدانها را افزایش دهید: مصرف میوه و سبزیجات نه تنها به کنترل وزن کمک میکند، بلکه به دلیل فیتوکمیکالها و آنتیاکسیدانهایی که دارند میتوانند از ابتلای فرد به سرطان هم پیشگیری کنند.
سیر بخورید: اگرچه مصرف سیر و پیاز باعث ایجاد بوی بد دهان میشود، اما تحقیقات نشان میدهد سبزیجات این خانواده میتواند احتمال ابتلا به سرطان مغز استخوان، تخمدان، کلیه و... را کاهش دهد.
از پوست خود در برابر آفتاب محافظت کنید: مواجهه طولانی مدت با نور آفتاب میتواند احتمال ابتلا به سرطان پوست را افزایش دهد. برخلاف تصورات عمومی، برنزه کردن چه به روش طبیعی و چه سولاریوم بیخطر نیست. سعی کنید هر زمان از منزل خارج میشوید، ضدآفتاب با SPF مناسب استفاده کنید و اگر برای طولانی مدت بیرون میمانید، عرق کردید یا به شنا رفتید، هر چند ساعت یکبار کرم خود را تجدید کنید.
تخممرغ بخورید: بررسیهای اخیر پژوهشگران نشان میدهد مصرف تخممرغ میتواند از ابتلا به سرطان سینه پیشگیری کند. محققان میگویند زنانی که در هفته ۶ عدد تخممرغ مصرف میکنند، ۴۴درصد در مقایسه با زنانی که ۲ عدد یا مقدار کمتری در هفته تخم مرغ میخورند، کمتر به سرطان سینه مبتلا میشوند. دلیل این موضوع نیز وجود مادهای به نام کولین در زرده تخم مرغ است.
ویتامین D مصرف کنید: درست است که مصرف این ویتامین نمیتواند از ابتلا به همه سرطانها پیشگیری کند، اما طبق بررسیها میتواند احتمال ابتلا به سرطان سینه و کولون را کاهش دهد. ویتامین D در نور آفتاب و برخی ماهیهای چرب وجود دارد.
در کودکی:
پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد
دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی به ماتحتشان میخورد.
خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟
روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود :
پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند
دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند
هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند :
پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون
دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود
هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد :
پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد
دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند
روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :
پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره ۴ میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند
دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟
در ۱۸ سالگی :
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و ۲ سال از زندگیشان هدر نرود
دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .
در دانشگاه :
پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند
دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشند
در هنگام نمره گرفتن :
پسرها خودشان را جر میدهند تا ۹٫۵ آنها ۱۰ شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند
دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره ۴٫۵ آنها به ۱۷ تبدیل میشود.
در کافی شاپ :
پسرها حساب میکنند.
دخترها میگویند : مرسی!
در مخ زدن :
پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند .
دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند فدای سرم.
هنگام خواستگاری :
پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و …. برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سرکار علیه عروس خانم بکنند
دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند
هنگام ازدواج :
پسرها باید شیربها ، مهریه ، خرید عروسی ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و … را از سر قبر پدرشون تهیه کنند
دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزارتا منت آنها را قبول کرده ، دور ریخته و یه سری جدید بخرد
هنگام زندگی عشقولانه دو نفره:
پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند
دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.
کار کردن :
پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند
دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحلیل علمی داشته باشند …
نظر شما چیه؟
دوستان سلام
نامه ای بسیار محبت آمیز و در عین حال از نوشته های نادر ابراهیمی ( یکی از نویسندگان صاحب نام خصوصاْ در ادبیات کودک و نوجوان ) به همسرش ٬ توسط مهندس منیدری بدستم رسید که بد نیست برای مطالعه نگاهی به آن بیندازید ٬ خواندنش خالی از لطف نیست:
همسفر!
در این راه طولانی که ما بیخبریم
و چون باد میگذرد
بگذار خرده اختلافهایمان با هم باقی بماند
خواهش میکنم! مخواه که یکی شویم، مطلقا
مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم
و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد
مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم
یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را
و یک شیوه نگاه کردن را
مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقهمان یکی و رویاهامان یکی.
همسفر بودن و همهدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست.
و شبیه شدن دال بر کمال نیست، بلکه دلیل توقف است
عزیز من!
دو نفر که عاشقاند و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است، واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله علم کوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند.
اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که یا عاشق زائد است یا معشوق و یکی کافی است.
عشق، از خودخواهیها و خودپرستیها گذشتن است اما، این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست .
من از عشق زمینی حرف میزنم که ارزش آن در «حضور» است نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.
عزیز من!
اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد .
بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.
بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم.
بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید .
بگذار صبورانه و مهرمندانه درباب هر چیز که مورد اختلاف ماست، بحث کنیم ،اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه مطلقا واحدی برساند.
بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل .
اینجا سخن از رابطه عارف با خدای عارف در میان نیست .
سخن از ذره ذره واقعیتها و حقیقتهای عینی و جاری زندگی است.
بیا بحث کنیم.
بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم.
بیا کلنجار برویم .
اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.
بیا حتی اختلافهای اساسی و اصولی زندگیمان را، در بسیاری زمینهها، تا آنجا که حس میکنیم دوگانگی، شور و حال و زندگی میبخشد نه پژمردگی و افسردگی و مرگ، حفظ کنیم.
من و تو حق داریم در برابر هم قدعلم کنیم و حق داریم بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم.
بیآنکه قصد تحقیر هم را داشته باشیم .
عزیز من!
بیا متفاوت باشیم.
منتظر نظرات با محبت شما هستم.