ما زنده به آنیم که آرام نگیریم         موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

یادداشت های فنی، خاطره، آرزوها، آمال، شنیده ها و هر آنچه بشه گفت!
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم         موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

یادداشت های فنی، خاطره، آرزوها، آمال، شنیده ها و هر آنچه بشه گفت!

...

بر کام خشک ما به حقارت نظر مکن


ما هم ..


ماهم رفیق ساغر و پیمانه بوده ایم .. .

...

 هیچ کس به غیر از خود ما، ما رو به بیراهه نبرد... 

نوروز بمانید که ایّام شمایید!

نوروز بمانید که ایّام شمایید!
آغاز شمایید و سرانجام شمایید!
آن صبح نخستین بهاری که ز شادی
می آورد از چلچله پیغام، شمایید!
آن دشت طراوت زده آن جنگل هشیار
آن گنبد گردننده ی آرام شمایید!
خورشید گر از بام فلک عشق فشاند،
خورشید شما، عشق شما، بام شمایید!
نوروز کهنسال کجا غیر شما بود؟
اسطوره ی جمشید و جم و جام شمایید!
عشق از نفس گرم شما تازه کند جان
افسانه ی بهرام و گل اندام شمایید!
هم آینه ی مهر و هم آتشکده ی عشق،
هم صاعقه ی خشم ِ بهنگام شمایید!
امروز اگر می چمد ابلیس، غمی نیست
در فنّ کمین حوصله ی دام شمایید!
گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است،
در کوچه ی خاموش زمان، گام شمایید
ایّام ز دیدار شمایند مبارک
نوروز بمانید که ایّام شمایید!


"پیرایه یغمایی"

...

«عن‌قریب است که از ما اثری باقی نیست

                                                    شیشه بشکسته و مِی ریخته و ساقی نیست»

....

ای دیر به دست آمده بس زود برفتیآتش زدی اندر من و چون دود برفتی
چون آرزوی تنگ‌دلان دیر رسیدیچون دوستی سنگ‌دلان زود برفتی
زان پیش که در باغ وصال تو دل مناز داغ فراق تو برآسود برفتی
ناگشته من از بند تو آزاد بجستیناکرده مرا وصل تو خشنود برفتی
آهنگ به جان من دلسوخته کردیچون در دل من عشق بیفزود برفتی