1- عمومیترین نام در جهان محمد است.
2- اسم تمام قارهها با همان حرفی که آغاز شده است پایان مییابد.
3- مقاومترین ماهیچه در بدن، زبان است.
4- کلمه «ماشینتحریر» (TYPEWRITER) طولانیترین کلمهای است که میتوان با
استفاده از حروف تنها یک ردیف کیبورد ساخت.
5- چشمک زدن زنان، تقریباً دوبرابر مردان است.
6- شما نمیتوانید با حبس نفستان، خودکشی کنید.
7- محال است که آرنجتان را بلیسید.
8- وقتی که عطسه میکنید مردم به شما «عافیت باش» میگویند، چرا که وقتی عطسه میکنید
قلب شما به اندازه یک میلیونیم ثانیه میایستد.
9- خوکها به لحاظ فیزیک بدنی، قادر به دیدن آسمان نیستند.
10- وقتی که به شدت عطسه میکنید، ممکن است یک دنده شما بشکند و اگر عطسه خود را
حبس کنید، ممکن است یک رگ خونی در سر و یا گردن شما پاره شود و بمیرید.
11- جلیقه ضد گلوله، ضد آتش، برفپاککنهای شیشه جلوی اتومبیل و چاپگرهای لیزری
توسط زنان اختراع شدند.
12- تنها غذایی که فاسد نمیشود، عسل است.
13- کروکودیل نمیتواند زبانش را به بیرون دراز کند.
14- حلزون میتواند سه سال بخوابد.
15- تمامی خرسهای قطبی چپدست هستند.
16- در سال 1987 خطوط هوایی «امریکن ایرلاینز» توانست با حذف یک دانه زیتون از هر
سالاد سرو شده در پروازهای درجه یک خود، چهل هزار دلار صرفهجویی کند.
17- پروانهها با پاهایشان میچشند.
18- فیلها تنها جانورانی هستند که قادر به پریدن نیستند.
19- در 4000 سال قبل، هیچ حیوانی اهلی نبود.
20- بطور متوسط، مردم آنقدر از عنکبوتها میترسند که نمیتوانند آنها را بکشند.
21- مورچه همیشه بر روی سمت راست بدن خود، سقوط میکند.
22- قلب انسان فشاری کافی ایجاد میکند تا به فاصله 30 فوتی (تقریباً 8 متر) خون را
به خارج از بدن پمپاژ کند.
23- موشهای صحرایی چنان سریع تکثیر پیدا میکنند، که در عرض هجده ماه دو موش
صحرایی قادرند یک میلیون فرزند داشته باشند.
24- صندلی الکتریکی توسط یک دندانپزشک اختراع شد.
25- استفاده از هدفون در هر ساعت، باکتریهای موجود در گوش شما را تا هفتصد برابر
افزایش میدهد.
26- فندک قبل از کبریت اختراع شد.
27- نظیر اثرانگشت، اثر زبان هر شخص نیز متفاوت است.
استاد وارد
کلاس فلسفه شد و، بدون هیچ مقدمه ای، یک
شیشه خالی سس مایونز به دست گرفته و آن را با تعدادی توپ گلف پر کرد. پس از آن، از شاگردان خود پرسید که آیا
فکر میکنند ظرف پر است؟ پاسخ مثبت بود. استاد تعدادی
تیله انگشتی داخل شیشه ریخت و آن را به آرامی
تکان داد. تیلهها فضای خالی میان توپها را پر کردند.. مجددا
دانشجویان را خطاب قرار داده و پرسید: حالا چطور، آیا ظرف پر است؟ بدنبال موافقت کلاس، استاد شروع به ریختن ماسه درشیشه
کرد تا جایی که بنظر میآمد که دیگر ظرف
کاملا پر شده باشد. پس از آن
سئوال خود را یکبار دیگر تکرار کرده و در مقابل
"بله" یک صدای شاگردانش دو فنجان قهوه به محتویات شیشه اضافه نموده و گفت: در
واقع با اینکار فضای
خالی میان ماسهها پر میشود". صدای قهقهه
همه جا را فرا گرفت. وقتی که خندهها فروکش کرد و آرامش به کلاس بازگشت، استاد با
لبخند گفت: "این شیشه نمادی از زندگیست، توپهای گلف مهمترین چیزها در زندگی
هستند: خانواده، فرزندان، سلامتی و دوستان، یعنی مهمترین علایق یک انسان. به
عبارتی دیگر چیزهایی که باعث میشوند که حتی در صورت نداشتن هیچ چیز دیگر زندگی
از هم نپاشد. تیلهها موضوعات درجه دو،
مانند کار، مسکن و اتومبیل را تشکیل میدهند. ماسه نیز نماد چیزهای بی ارزش و کم
اهمیت است".
استاد افزود: اگر اول ماسه ها را درون ظرف بریزیم، آنگاه جایی برای تیلهها و توپهای گلف باقی
نمی ماند. زندگی نیز اینگونه است. چنانچه تمامی
وقت و نیروی خود را صرف موضوعات ساده و پیش پا افتاده کنیم، آنگاه زمان و مکانی
برای مسائل مهم نخواهیم داشت. در زندگی بایستی به آنچه برای خوشبختی و سلامت مهم
است، مانند شرکت در بازی فرزندان، مراجعه به پزشک برای چک آپ معمولی، دید و
بازدیدهای خانوادگی و دوستانه و لذت بردن
ازمصاحبت آنها
، توجه داشت.
برای نظافت و تعمیر خانه همیشه وقت هست. در درجه اول، زندگی را با توپهای گلف پر کنید؛ با آنچه واقعا مهم است. سپس به
دنبال دیگر اولویتها بروید. مابقی مسائل مانند ماسه هستند".
یکی از دانشجویان دست خود را بالا برده و پرسید:
معنای دو فنجان قهوه چیست؟" پروفسور لبخند زد و گفت: خوشحالم که پرسیدی. مهم نیست که زندگی چقدر
شلوغ و پر مشغله باشد. همیشه جا برای نوشیدن فنجانی قهوه با دوستان وجود دارد .
بنام نامی حق
امروز ۱۳۸۹/۷/۲۷ با یاری حق ، در پناه رسول حق و با رخصت از مرد مردان به جرگه وبلاگ نویسان پیوستم .
امید که به یاری ایزد منان و همت شما عزیزان در جهت اعتلا و سربلندی اسلام ، تشیع و ایران اسلامی همتی مضاعف نماییم .